فارس نوشت: مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي گزارش جديد 13 صفحهاي خود درباره برنامه هستهاي ايران را بين اعضاي شوراي حکام آژانس توزيع کرد.
مشروح اين گزارش عينا به نقل از فارس به شرح زير است:
***
اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مربوط به قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران
ارائه گزارش توسط مدير کل
A. مقدمه
1. اين گزارش مديرکل به شوراي حکام و به موازات آن به شوراي امنيت بوده که درباره اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مربوطه قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل در جمهوري اسلامي ايران است.
2. شوراي امنيت تاکيد کرده است که گام هاي مورد نياز توسط شوراي حکام در قطعنامههايش، به ايران وابسته است. مفاد مربوطه به قطعنامههاي مزبور شوراي امنيت طي فصل ششم منشور سازمان ملل تصويب شده و بر اساس شرايط اين قطعنامهها اجباري است.
3. در راستاي درخواست شوراي حکام در قطعنامه GOV/2012/50 (سيزده سپتامبر 2012) اين سند، گزارش جامعي را درباره اجراي واقعي آن قطعنامه و قطعنامه GOV/2011/69 (هجدهم نوامبر 2011) به خصوص در رابطه با ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران فراهم ميکند. اين گزارش همچنين تحولات روي داده پس از گزارش قبلي مدير کل GOV/2011/69، (سيام آگوست 2012) و همچنين موضوعاتي که همچنان باقي مانده را مورد بررسي قرار ميدهد. اين گزارش بر زمينههايي که ايران به تعهدات الزام آور خود به طور کامل پايبند نبوده تمرکز کرده است، تعهداتي که اجراي کامل آن ضروري بوده تا باعث ايجاد اطمينان بينالمللي درباره ماهيت کاملا صلح ميز برنامه هستهاي ايران شود.
B. تشريح موضوعات حل نشده
4. همانطور که قبلا گزارش شده، در قطعنامه GOV/2011/69، شوراي حکام در ميان ديگر موضوعات، تاکيد کرده است که براي ايران و آژانس افزايش گفتوگوها براي حل تمامي موضوعات اساسي باقي مانده ضروري است. اين مذاکرات بايد با هدف شفافسازي موضوعات از جمله دسترسي به تمامي اطلاعات مربوطه، اسناد، سايتها،مواد و افراد در ايران باشد. در اين قطعنامه، شوراي حکام، ايران را فراخوانده تا به طور جدي و بدون پيش شرط در گفتگوها وارد شده تا اطمينان بينالمللي درباره ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهاي ايران حاصل شود. با توجه به اين موضوع، از ژانويه 2012 به بعد، مقامات آژانس و ايران چند دور گفتوگو در وين و تهران از جمله سفر مدير کل به تهران در ماه مه 2012 داشتهاند اگر چه، هيچگونه نتايج ملموسي حاصل نشده است. به ويژه، هيچگونه توافقنامهاي درباره رويکرد ساختارمند براي حل موضوعات باقي مانده درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي ايران و همچنين توافقنامهاي با ايران درباره درخواست آژانس براي دسترسي به سايت پارچين حاصل نشده است.
5. در قطعنامه GOV/2012/50، شوراي حکام، در ميان ديگر موضوعات، تاکيد کرده است که براي ايران الزامي است که به طور فوري رويکرد ساختارمندي را اجرا کند که به عنوان گام اول شامل، فراهم کردن دسترسي آژانس به سايتهاي مورد درخواست است. در آن قطعنامه، شوراي حکام همچنين تصميم گرفت که همکاري ايران با درخواستهاي آژانس با هدف حل موضوعات باقي مانده ضروري و فوري است تا اطمينان بينالمللي درباره ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهاي ايران حاصل شود.
6. با توجه به قطعنامه GOV/2012/50 و نشست شوراي حکام در سپتامبر 2012، آژانس گامهايي را براي وارد کردن ايران در گفتوگوهاي بيشتر اتخاذ کرد از جمله ديدار 17 سپتامبر 2012 ميان مدير کل و آقاي «فريدون عباسي» معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران بوده است. در 24 اکتبر 2012، آژانس به ايران درباره تعهد آژانس به مذاکره تاکيد کرد و پيشنهاد برگزاري ديداري در 13 و 14 نوامبر 2012 با هدف نهايي سازي سند رويکرد ساختارمند داده است، توافقنامهاي که به آژانس و ايران اجازه ميدهد تا اقدامي حقيقي درباره موضوعات برجسته را آغاز کنند. در نامهاي به تاريخ 1 نوامبر 2012، ايران بار ديگر بر تعهد خود براي مذاکره با آژانس تاکيد کرده و از نمايندگان ايران دعوت کرده تا در اواسط دسامبر 2012 به تهران بيايند تا درباره مداليته براي حل ادعاها بر اساس اصول بررسي شده در ديدار «دکتر جليلي» دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران و مدير کل در 30 ماه مي 2012 مذاکره کنند. متعاقبا توافق حاصل شد که ايران و آژانس روز 13 نوامبر 2012 در تهران ديدار داشته باشند.
C. تاسيسات اعلام شده تحت توافقنامه پادمان ايران
7. تحت توافقنامه پادمان، ايران وجود 16 سايت هستهاي و 9 مکانهاي خارج از تاسيسات، جايي که مواد هستهاي به طور معمول استفاده ميشود را اعلام کرده است. با وجود آنکه برخي از فعاليتهاي خاصي که توسط ايران در برخي از تاسيسات خود انجام ميدهد با قطعنامههاي شوراي حکام و شوراي امنيت، همانطور که در ادامه اشاره ميشود، در تضاد است آژانس همچنان به راستي آزمايي عدم انحراف مواد اعلام شده در اين سايتها و مکانهاي خارج از سايتها ادامه ميدهد.
D1. نطنز
11- کارخانه غنيسازي سوخت: کارخانه غنيسازي سوخت يک کارخانه غنيسازي سانتريفيوژي است که براي توليد اورانيوم با غناي پايين نهايتا تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد، ساخته شده و اولين بار در سال 2007 آغاز به کار کرده است. اين کارخانه به دو بخش سالن توليد A و سالن توليد B تقسيم شده است. بنا بر اطلاعات طراحي که ايران ارائه کرده، سالن توليد A براي استقرار 8 واحد هريک شامل 18 آبشار، طراحي شده و مجموعا 25هزار سانتريفيوژ در آن قرار ميگيرد. ايران همچنان بايد اطلاعات طراحي سالن توليد B را ارائه دهد.
12. همانطور که در تاريخ 10 نوامبر 2012 گزارش شده، ايران 61 آبشار را به طور کامل در سالن توليد A نصب کرده، که ايران اعلام کرده است 54 مورد از اين آبشارها با هگزافلورايد اورانيوم طبيعي تغذيه شدهاند. ايران همچنين بخشي از يک آبشار ديگر را نيز نصب کرده است. عمليات نصب اوليه براي 28 آبشار ديگر تکميل شده و اين عمليات در 28 آبشار ديگر ادامه داشته است. تمام سانتريفيوژهاي نصب شده در سالن توليد A از نوع IR-1 هستند.
13. آژانس از تاريخ 20 اکتبر 2012 تا 11 نوامبر 2012 يک مرحله راستيآزمايي اقلام فيزيکي (PIV) را در کارخانه غنيسازي سوخت انجام داده و تائيد کرده است که مشابه گزارش 21 اکتبر 2012، از زمان آغاز به کار اين کارخانه در فوريه 2007، 85644 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم طبيعي به آن تزريق شده و در مجموع 7451 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم طبيعي غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد، توليد شده است. ايران برآورد کرده است که از تاريخ 22 اکتبر 2012 تا 9 نوامبر 2012، مجموعا 1576 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم طبيعي به آبشارها تزريق کرده و در مجموع حدود 160 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد توليد کرده، که اين مقدار، ميزان توليد هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح 5درصد از زمان آغاز توليد را به 7611 کيلوگرم رسانده است.
14. بر اساس نمونههاي محيطي گرفته شده از کارخانه غنيسازي سوخت از فوريه 2007، و همچنين ديگر فعاليتهاي راستيآزمايي انجام شده، آژانس به اين نتيجه رسيده است که اين تاسيسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحي (DIQ) ارائه شده از سوي ايران، فعاليت کردهاند.
15. کارخانه غنيسازي آزمايشي سوخت: کارخانه غنيسازي آزمايشي سوخت يک تاسيسات تحقيقات و توسعه و توليد اورانيوم آزمايشي با غناي پايين (LEU) است، که اولين بار در اکتبر 2003 عملياتي شده است. اين تاسيسات يک سالن آبشار دارد که اين سالن ميتواند 6 آبشار را در خود جاي دهد و به دو بخش تقسيم شده، که يکي از اين بخشها براي توليد اورانيوم آزمايشي غناي پايين نهايتا تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد طراحي شده (آبشارهاي 1 و 6) و بخش ديگر آن براي تحقيقات و توسعه (آبشارهاي 2، 3، 4 و 5) طراحي شده است.
16. بر اساس راستيآزمايي اقلام فيزيکي (PIV) که آژانس از تاريخ 15 سپتامبر 2012 تا اول اکتبر 2012 در کارخانه غنيسازي آزمايشي سوخت انجام داده، آژانس به اين نتيجه رسيده است که عملکرد کارخانه با وجود درصد خطاي معمول که براي چنين تاسيساتي وجود دارد، مطابق با اطلاعات ارائه شده از سوي ايران در تاريخ 15 سپتامبر 2012، بوده است.
17. بخش توليد: همانطور که در تاريخ 6 نوامبر 2012 گزارش شد، ايران در حال تزريق هگزافلورايد اورانيوم به دو آبشار مرتبط به هم (آبشارهاي 1 و 6) که مجموعا 325 سانتريفيوژ IR-1 در آنها وجود دارد، بوده است.
18. آژانس تائيد کرده است که، همانطور که در تاريخ 15 سپتامبر 2012 گزارش شد، از فوريه 2010 يعني زمان آغاز به کار کارخانه غنيسازي سوخت، 119.6 کيلوگرم از هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد به آبشارهاي بخش توليد اين کارخانه تزريق شده، و مجموعا 129.1 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد توليد شده است. ايران برآورده کرده است که از تاريخ 16 سپتامبر 2012 تا 11 نوامبر 2012، مجموعا 57.4 کيلوگرم از هگزافلورايد اورانيوم تبديل شده به اورانيوم 235 با غناي 5درصد توليد شده در کارخانه غنيسازي سوخت به آبشارهاي بخش توليد تزريق شده و تقريبا 8.2 کيلوگرم از هگزافلورايد اورانيوم غني شده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد توليد شده است. بنابراين ميزان توليد هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد در کارخانه غنيسازي آزمايشي سوخت از ابتداي آغاز به کار آن، بايد به 137.3 کيلوگرم رسيده باشد.
19. بخش تحقيقات و توسعه: از زمان گزارش قبلي مدير کل، ايران به صورت مداوم هگزافلورايد اورانيوم را به سانتريفيوژهاي IR-2m و IR-4 تزريق کرده، گاهي اوقات به ماشينهاي تکي و برخي موارد نيز به آبشارهاي کوچک يا بزرگتر. ايران هنوز 3 نوع جديد سانتريفيوژها (IR-5، IR-6 و IR-6s) را که پيش از اين اعلام کرده بود قصد نصب آنها را دارد، نصب نکرده است.
20. از تاريخ 22 آگوست 2012 تا تاريخ 11 نوامبر 2012، مجموعا حدود 198.6 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم طبيعي به سانتريفيوژهاي بخش تحقيقات و توسعه تزريق شده، اما هيچ اورانيوم آزمايشي با غناي پاييني به عنوان توليدي از آن خارج نشده و آنچه به دست آمده، در پايان روند بازترکيب شده است.
21. بر اساس تحليل انجام شده بر روي نمونههاي محيطي گرفته شده از کارخانه غنيسازي آزمايشي سوخت و ديگر فعاليتهاي راستيآزمايي انجام شده، آژانس به اين نتيجه رسيده که تاسيسات همانگونه کار کرده است که ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي عنوان کرده بود.
D.2 فردو
22. کارخانه غنيسازي سوخت فردو: کارخانه غنيسازي سوخت فردو بر اساس پرسشنامه اطلاعات طراحي به تاريخ 18 ژانويه 2012، يک کارخانه غنيسازي سانتريفيوژي براي توليد هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 20درصد و توليد هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد است. هنوز لازم است ايران اطلاعات بيشتري در مورد اين تاسيسات ارائه دهد، به خصوص در سايه اختلاف موجود ميان کاربري که پيش از اين ايران براي اين تاسيسات اعلام کرده و کاربري که اکنون اين تاسيسات دارد. اين تاسيسات که اولين بار در سال 2011 عملياتي شده، 16 آبشار دارد که اين آبشارها به طور مساوي بين واحد 1 و واحد 2 تقسيم شدهاند و مجموعا 2784 سانتريفيوژ دارند. تاکنون، تمام سانتريفيوژهاي نصب شده در اين کارخانه از نوع IR-1 هستند. ايران همچنان بايد به اطلاع آژانس برساند که کدام يک از اين آبشارها براي توليد اورانيوم 235 با غناي 5درصد استفاده ميشود و يا کداميک براي توليد اورانيوم 235 با غناي 20درصد.
23. از زمان گزارش پيشين مديرکل، ايران 644 سانتريفيوژ در کارخانه غنيسازي سوخت فردو نصب کرده و به اين ترتيب ايران نصب سانتريفيوژها در هر 8 آبشار واحد 1 را به پايان رسانده که البته هنوز به هيچيک از آنها هگزافلورايد اورانيوم تزريق نشده است. ايران پيش از اين هم تمام 8 آبشار واحد 2 را نصب کرده بود، که 4 تاي اين آبشارها (که از دو مجموعه آبشارهاي متصل به هم تشکيل شدهاند) با هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا سطح اورانيوم 235 با غناي 5درصد تغذيه شدهاند و 4 تاي آنها مورد آزمون خلاء قرار گرفته و آماده تزريق هگزافلورايد اورانيوم بودند.
24. ايران برآورد کرده است که بين تاريخ 14 دسامبر 2011 يعني از زماني که تغذيه اولين مجموعه از دو آبشار متصل به هم آغاز شده، تا تاريخ 10 نوامبر 2012، مجموعا 693 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا اورانيوم 235 با غناي 5درصد به آبشارهاي کارخانه غنيسازي سوخت فردو تزريق شده و تقريبا 95.5 کيلوگرم هگزافلورايد اورانيوم غنيشده تا اورانيوم 235 با غناي 20درصد توليد شده، که 73.7 کيلوگرم از آن از روند توليد خارج شده و توسط آژانس مورد راستيآزمايي قرار گرفته است.
25. بر اساس نتايج تحليل انجام شده بر روي نمونههاي محيطي گرفته شده در کارخانه غنيسازي سوخت فردو، و همچنين بر اساس ديگر اقدامات راستيآزمايي، آژانس به اين نتيجه رسيده است که اين تاسيسات منطبق با پرسشنامه اخير اطلاعات فني ارائه شده از سوي ايران فعاليت کرده است.
D.3 ديگر فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي
26. آژانس همچنان منتظر است براي درخواستهايش از ايران در مورد اعلام اين کشور مبني بر ساخت 10 تاسيسات جديد غنيسازي اورانيوم که تصميم ساخت 5 مورد آنها اتخاذ شده، پاسخي واقعي از ايران دريافت کند. آژانس در برابر درخواستش از ايران در مورد اعلاميه اين کشور در تاريخ 7 فوريه 2010 مبني بر به دست آوردن فناوري غنيسازي ليزري نيز اطلاعاتي دريافت نکرده است. در نتيجه عدم همکاري کامل ايران بر سر اين موضوعات، آژانس نميتواند اين موارد را تائيد کند و به طور کامل در مورد آنها گزارش دهد.
E. فعاليتهاي بازفرآوري
27. بر اساس قطعنامههاي شوراي حکام و شوراي امنيت، ايران ملزم به تعليق فعاليتهاي بازفرآوري خود شامل تحقيقات و توسعه است. ايران اعلام کرده است که «فعاليتهاي بازفرآوري ندارد». آژانس به نظارت خود بر استفاده از سلولهاي داغ در رآکتور تحقيقاتي تهران و و تاسيسات توليد مولبدينيوم، يودين، و راديو ايزوتوپ زنون ادامه داده است. آژانس در تاريخ 11 نوامبر 2012، يک مرحله بازرسي و راستيآزمايي اطلاعات طراحي در رآکتور تحقيقاتي تهران انجام داد، و يک مرحله راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاسيسات توليد مولبدينيوم، يودين، و راديو ايزوتوپ زنون هم در تاريخ 12 نوامبر 2012 انجام داده است. آژانس تنها در مورد رآکتور تحقيقاتي تهران، تاسيسات توليد مولبدينيوم، يودين، و راديو ايزوتوپ زنون و ديگر تاسيساتي که به آنها دسترسي داشته، ميتواند تائيد کند که هيچ فعاليت بازفرآوري در ايران در جريان نيست.